من از چشمات دل کندم
با اینکه زندگیم بودیمیدونستم یه روزی میری
ولی نه به همین زودی
من از رویات خط خوردممن از چشمه تو افتادم
چقد اسون دل کندی
چه راحت بردی از یادم
ولی رد میشیم از حسم
باید باور کنم رفتی؟
میدونم اخره قصه ست.
لعنــــــــــتــــــــــــی نبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار. . .
عشقم با دیگـــــــــــــری بیــــرون است . . .
ســـَــــــــرمـــــــــــــــــــــــــا میخورد ! ! !
اینجا ایران است
خنده های جوانانش کیبوردی شده ((:
حجاب اجباریست ولی یک دختر با ساپورت بیشتر از یک دختر با بکینی غوغا میکند
اسمش جمهوریست ولی دیکتاتوری حکومت میکند
مردمش از اعراب متنفرند ولی یک چهارم جمعت امارت اصلیت ایرانی دارند
دلار حدود سه هزار تومان است ولی هنوز به تعداد ماشین های لوکس اضافه میشود
دین رسمیش اسلام است البته بعد از 50 سالگی مردمش به اسلام روی می آورند
وزارت امور خارجه اش مصر را محکوم به نسل کشی میکند
ولی در سوریه دولت با ترورریست میجنگد نه مردم آزادی خواه ....
اینجا ایران است هیچ چیز معلوم نیست
حتی نمیدانم چرا خرج عمل دوستم چهار میلیون میشود
ولی وقتی یک لبنانی همان عمل را انجام میدهد دو میلیون
اما باز هم نمیدانم چرا دوستش دارم ...
یاد باد آن روز ها …
یاد باد روزی که بودنت را در کنارم لمس میکردم…
نه این روزها که بودنت را در خاطراتم جستجو میکنم…
به سلامتی دختر و پسری که …
سلامتی پسری که یه روز عاشق شد. . .
سلامتی دختری که یه روزعاشق شد. . .
سلامتی پسری که اندازه یه نگاه هم به عشقش خیانت نکرد. . .
سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت. . .
سلامتی عشق پاکشون. . .
سلامتی اون همه خاطره ها و شیطنت هاو دیووونه بازی های زیر بارون
قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها. . .
سلامتی دوستی که زیراب پسرو به دروغ زد. . .
سلامتی دختری که حرف دوست مثل خواهرش رو باور کرد. . .
سلامتی دختری که بی خبر خطش خاموش شد. . .
سلامتی اون قسم ها اون دوست دارمهایی که هیچوقت تحویل داده نشد. . .
سلامتی پسری که هر چی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت. . .
سلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد. . .
سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود برگرده و دلشو بدست بیاره بره خواستگاری. . .
سلامتی ۲۱ ماه پست دادن ها و لحظه شماری ها دور بودن ها. . .
سلامتی روزی که پسر دعوت شدبه جشن عقد عشقش. . .
سلامتی اون شب. . .
سلامتی اون دوستایی که بخاطر حال پسر بغض داشتن
اما پسر خندیدتا جشن خراب نشه. . .
سلامتی اون خنده ی زوری. . .
سلامتی عروسی که ماه شده بود. . .
سلامتی عاقدی که اومد. . .
سلامتی شناسنامه ها. . .
سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بار اول. . .
سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بار دوم. . .
سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بارآخر. . .
سلامتی پلاک زنجیری که پسر واسه زیر لفظی روز عقدش گرفت تو جیبش موند. . .
سلامتی زیر لفظی که یکی دیگه داد. . .
سلامتی پسری که هنوز امید داشت که به عشقش میرسه. . .
سلامتی اجازه بزرگترها. . .
سلامتی بله. . .
سلامتی بغض پسر. . .سلامتی چشم خیس دوستان. . .
سلامتی اون حلقه که جایگزین حلقه پسر شد. . .
سلامتی ماشین عروس. . .
سلامتی سستی زانو. . .سلامتی سیاهی چشم. . .
سلامتی اون شب. . .
سلامتی پاکت سیگار و نخهایی که با نخ قبلی روشن شد. . .
سلامتی فرداش. . .
سلامتی مهمونی که دختر گرفت. . .
سلامتی دوستایی که جمع شدن. . .
سلامتی شب و روزایی که سخت گذشت. . .
سلامتی دوستی که به دختر گفت اون حرفو به دروغ گفت از رو حسادت. . .
سلامتی دختری که با تمام وجود گریه کرد. . .
سلامتی تیغی که تیز بود. . .سلامتی رگ دست. . .
سلامتی دختری که خودکشی کرد. . .
سلامتی لحظه ای که به پسر خبر دادن . . .
سلامتی ملاقات تو بیمارستان. . .
سلامتی اون ۵ و ۶ دقیقه ی تنها با دختر. . .
سلامتی اون چشمای نیمه باز خیس. . .
سلامتی شرم دختر. . .سلامتی صبر پسر. . .
سلامتی قسمهایی که پسر به دختر داد تا فراموش کنه که زندگیش خراب نشه. . .
سلامتی قسم جون پسر. . .
سلامتی قبول کردن دختر. . .
سلامتی لحظه خداحافظی. . .
سلامتی چشمای خیس. . .سلامتی یه عمر تنهایی. . .
سلامتی حرفایی که نمیشد گفت ولی یه متن شد. . .
سلامتی خنده هایی کودکی که توی راه بود. . .
سلامتی دختری که مادر شد. . .
سلامتی پسری که حسرت پدر بودن تا ابد به دلش موند. . .
سلامتی هق هق هایی که پست شد تا دلی آروم شه. . .
سلامتی امشب. . .
سلامتی همه ی عاشقایی که هر گز به عشقشون نرسیدن
واز دور نگران یکی یه دونه شون بودن و با بغض با سکوتشون گفتن آهای غریبه
این که دستش توی دستای تویه همه دنیای منه
خیلی مراقبش باش. .
سرم که به شانه ات برسد تمام است همه ی دردها.همه ی اشک ها...
آسمان رنگش را مدیون چشمان توست
من...
این ارامش را مدیون تو هستم
اگر دست دلتان رو شد که دوستشــــــــــــ داری ...
باختنت حتمی استــــــــــــ ...
مــــــــــراقبِ آخـــــــرین جملهی آخـــــــــرین دیدار باشید ؛
دردش زیاد استـــــــــــــــــــ...!
مـــــــــی دونی چی بیشتر از همه آدم و داغــــــــــون مــــــــــــــی کنه؟!
اینکه هر کاری در توانتــــــــــــــ هستـــــــــــــــ براش انجام بدی...
آخــــــــــــــــــرش برگرده بگه
مگه مــــــــــــن ازت خواستمــــــــــــــــــــــــــــــ.....
چه سخت است...
تشبیح کردن عشق بر روی شانه های فراموشی
و دل سپردن به قبرستان جدایی
وقتی میدانی که
پنج شنبه ای نیست تا رهگذری بر بی کسی ات
فاتحه ای بخواند...
اَפֿـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے !
مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ !
اَمـآ نمــیـכانـے !
نمـیــכانے ڪـــہ چقَـכر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـכ !
و مـَـטּ כیــوانـہ تـَر میشوَمـ
اگه کسیو داری
که هیچوقت از بوسیدنت خسته نمیشه...
وقتی احساس حسادت میکنی، تو رو در آغوش میگیره
و میگه:
دیوونه من فقط مال توام...
وقتی عصبانی هستی درکت میکنه
و سعی میکنه آرومت کنه...
آیندش رو با تو تصور میکنه
و براش برنامه ریزی میکنه...
بازم میگم قدرشو بدون و از دستش نده...
↙ ڪـل בنیآ ↘ را هم ڪـہ בاشتــہ بآشــے ...
بآز هم בلت میخواهـב بعضــے وقتـہــآ ...
فقط بعضــے وقتــہـآ...
اصلا براے ↙ یـڪ لحظـہ ↘ هم ڪـہ شـבه ،
همــہ ے בنیآے یـڪ ◀ نــفـــ♥ـــر ▶ بآشــے !!!
Let it go, let it go
بیخیال، بیخیالش
Can’t hold it back anymore
دیگه نمی تونن جلوی موفقیت تورو بگیرن
Let it go, let it go
بیخیال، بیخیالش
Turn my back and slam the door
به گذشته پشت میکنم و به سوی آینده میرم
The snow glows white on the mountain tonight
امشب برف روی کوه ها می درخشه
Not a footprint to be seen.
هیچ ردپایی دیده نمیشه
A kingdom of isolation and it looks like I’m the queen
تو این قلمرو تنهایی به نظر میاد من یه ملکه ام
The wind is howling like this swirling storm inside
این باد مثل طوفانی که درونمُ گرفته اطرافم زوزه میکشه
Couldn’t keep it in, Heaven knows I tried
نتونستم تحملش کنم، خدا میدونه که تلاشمو کردم
Don’t let them in, don’t let them see
اجازه نده تورو تسخیر کنن، اجازه نده تورو ببینن
Be the good girl you always have to be
همون دختر خوبی باش که همیشه باید باشی
Conceal, don’t feel, don’t let them know
خودتُ مخفی کن، حساسیت نشون نده، نذار اونا بفهمن
Well, now they know
خب، حالا که فهمیدن
Let it go, let it go
بیخیال باش، بیخیالشون
Can’t hold it back anymore
دیگه نمی تونن جلوی موفقیت تورو بگیرن
Let it go, let it go
بیخیال باش، بیخیالشون
Turn my back and slam the door
به گذشته پشت میکنم و درُ می بندم ( به سوی آینده میرم)
And here I stand and here I’ll stay
و همین جا می ایستم و اینجا میمونم
Let it go, let it go
بیخیال باش، بیخیالشون
The cold never bothered me anyway
در هر صورت سرما هیچ وقت منُ اذیت نکرد
It’s funny how some distance makes everything seem small
عجیبه،اینکه بعضی فاصله ها باعث میشه همه چیز کوچیک به نظر بیاد
And the fears that once controlled me can’t get to me at all
و ترس هایی که یه زمانی منُ در برگرفته بود دیگه هرگز سراغم نمیان
Up here in the cold thin air I finally can breathe
اینجا توی این سرمای کشنده بالاخره میتونم نفس بکشم
چشمانت را با نگاه ڪسے آشنا ڪـטּ ڪہ زنـבگے را בرڪ ڪرבه باشہ
سرت را روی شانہ ہاے ڪسے بگذار
ڪہ از صـבاے تپشہاے قلبت تو را بشناسہ
آرامش نگاهت رو بہ قلبے پیونـב بزטּ ڪہ بے ریاتریـטּ باشہ
لبخنـבت را نثار ڪسے ڪـטּ ڪہ בل بہ زمین نـבاבه باشہ
رویایت رو با چہره ے ڪسے تصویر کـטּ
ڪہ زیبایے را احساس ڪرבه باشہ
چشم بہ راه ڪسے باش ڪہ تو را انتـــظار ڪشیده باشہ
اما عاشق ڪسے باش ڪہ تڪ تڪ سلولہای بـבنش
تقـבس عشق را בرک ڪنـב
پـــــــــــــــرواز را دوســــت دارم
وقتـــــے از ارتفاعــــات لبانــــــت
به عمــــق آغوشـــت سقـــوط میکنــــم
چـــه سقــــوط دلنشینــــے
راستــــے
میدانستــــے پــــــــــــــرواز
را تـــو یـــادم دادے
خَســتــَمـ ... !
اَز خــودَمــ و اَز آدَمــآی مَسخــَرهـ ی کــوکـــی ...
خَســتــَمـ ... !
اَز زنــدِگــیهـ سَـگـی کـهـ اِمــروزشــ بَــدتَـر اَز دیــروزهـ ...
بــهـ چــی دِلــخــوشَـمـ ؟ هــِـهـ ...
بــهـ عِشــقــی کــهـ هَــستــ و نیســتـ ؟
بـهـ شــآنسـی کــهـ نَــبـود و نیســتـ ؟
پَشیــمونَــمـ ... مِثــِ سَــگـ پَشیــمونَــمـ اینکــهـ خـوآستَمــِشـ ...
اینکــهـ دَسَــمو رُو کَــردَمـ و ... حــآلآ شُــدَمــ یـهـ عَـروسَکـِ تِکــرآری ...
حــآلآ شُـدَمـ بَـدهـ عــآلَــمـ ... هــِهـ ...
نِمیــدونَـمـ ایـن حِســِ لَعنَتــی چیــهـ تـو دِلَــمـ ... !!!
عـــِشــق ؟ نِفــرتـــ ؟ هَــر کـوفتــی هَــسـ دآرهـ آرومـ آرومـ میکُشَــتَمـ ...
خَستـــَمــ خُـــدآ ... میفَــهمـــی یَنــی چــی ؟؟؟
کِسـی دَرکَمــ نِمیکُنـهـ ... بــی صــِدآ میشکَنَــمـ خُـدآ جـون ... بــی صِـدآ .
مـوهـآے طـَلآیـے رَنـگـَ ـم رآ حـَلقـہ حـَلقـہ کـَرבه
و بـَر روے شـآنـہ هـآے عـُریـآنـَ ـم رَهـآ مـے کـُنـَم ...
نـآخـن هـآے سـوهـآن کـشیـבه ام رآ بـآ وَسـوآس لآکـ میـزَنـَ ـم ...
ابـروهـآیـَ ـم رآ نـآزکـ تـَر از هـَمیـشـہ بـَر مـے בآرَم ...
مـآتیـک قـرمـزے بـَر لـَب هـآے בآغـَ ـم مـے مـآلـَ ـم ...
بآ سـُرمـہ ے سیـآهـے چـِشـمـآن مـَسـتـَ ـم رآ مـے کـشـَ ـم ...
وَ خـوב رآ غـَرق בَر عـَطـر روے میـز مـے کـُنـَم ...
لبـآس شـَب نیمـہ بـآزے رآ بـہ انـבآم خـوش تـَرآشـَ ـم
مـے پـوشـآنـَ ـم ...
کـَفشـهآے پـآشـنـہ بـُلـَنـבے بـہ پآ مـے کـُنـَم و چـَرخـے
בَر اتـآق سـَرב و تـآریکـَ ـم مـے زَنـَ ـم ...
رو بـہ روے آییـنـہ مـے ایسـتـَ ـم ...
خـوב رآ مـے نـگـَرَم ...
چـقـَבر زیبـــآ شـُבه ام ...
وَ چـقـَבر تـَنـهـآ شـُבه ام ...
بـہ چـهـره مـَבفـون شـُבه خـوב בَر زیــر آرآیـش هـآے
زَنـَنـבه ام مـے خـَنـבَم ...
امـشـَب قـُرعـہ بـہ نـآم مـَن اُفـتـآבه ...
فـُرصـَتـے بـَرآے نـظآره کـَرבَن خـوב نـَבآرَم ...
هـَوَس اَنگـیـز شـُבه ام ... هـَمـین کآفیـسـت ...
از اتـآق بیـرون مـے رَوَم ...
عـבه اے از مـَرבآنِ هیـز بـآ نگـآه هـآیـے پـُر از شـَهـوَت ...
بـہ انتـظآر وُروבَم لـَبـخـَنـב هـآے کـَثیـفـے بـَر لـَب בآرَنـב...
بـآزے شـروع شـُב ... مـَ ـن بـآخـتـَ ـم ...
تـَمـآم زنـבگـے ام رآ ... چـقـَבر زوב بـآخـتـَ ــــــــــــم ... !
پـســـــر ڪـہ כل مــی بـنـــכہ
لمس کن کلماتی را ...
که برایت می نویـــــــــسم
تا بخوانی و بفهمی که چقدر جایت خالیست
تا بدانی نبــــــــــودنت آزارم می دهد
لمس کن نوشتــــــــــــه هایی را
که لمس ناشدنیست و عــریان
که از قلبم بر قلم و کاغذ چکه می کند
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار
لمس کن لحظه هایم را
تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستــــــــم
لمس کن این با تو بودن ها را
لمــــــــــــــــــس کن ...
مـیـخـواهـمتـــــــــــــــــ...
ولـی...
دوری...
خیـلـی خـیلـی دور...
نه دسـتتم به دسـتـانــــــــــــت مـیـرسـد
نه چـشـمـانـم به نـگـاهـتـــــــــــــــــــ...
عشق نمی پرسه تو کی هستی؟
عشق فقط میگه: تو مال منی .
عشق نمی پرسه اهل کجایی؟
فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .
عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟
فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته .
عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟
فقط میگه: همیشه با منی .
عشق نمی پرسه دوستم داری؟
فقط میگه: دوست دارم
تنم از حادثه خسته
دلم از غصه شکسته
یه مسافر غریبم
راهی یه راه دورم
ناجی شکسته بالم
که تویی تنها نشستی
ای که واسه خاطر من
دل مردم شکستی
پر بغض و گریه بودم
تو رسیدی تا بخندم
واسه پیدا کردن تو
دل به جاده ها می بندم
راهی یه کوله راهم
کوله بار عشق بستم
دیگه از خودم بریدم
دیگه از ایینه خستم
تویی کعبه وجودم
دور چشمه تو گشتم
نکن از دلم گلایه
باید از تو می گذشتم
می خوام این عشق قشنگ
از نگاهت پس بگیرم
نمی خوام مثل پرنده
توی یک قفس بمیرم
ای نگاه ابی ناز
کاش تو مهربون نبودی
میون این همه ادم
تو یه هم زبون نبودی
لحظه گذشتن از تو
اخرین لحظه دیدار
واسه تو از تو گذشتم
همین میگن یه ایثار
بـا مـن بمــان ...
آنان که رفتنشان را طاقت آوردم
" تــــو "
نـبـودنــد....
دیشب که باران آمد … میخواستم سراغت را بگیرم …
اما خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ،
باز زیر چتر دیگرانی . . .
مــــن چرک نویس احساسات تو نیستمــــ !
ـــ“دوستـت دارم”ـــ هایت راــــ
جـــای دیگری تمرین کنـــ !
سلامتی اون کسی که داشت میرفت
گفتم نـرو نمیتونی فراموشم کنی
برگشــت نـگــام کرد
گفتم دیدی نمیتونی …
گفـت: ببخشید شمـــا ؟
با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم.
عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم.
با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم.
همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم.
همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم.
و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم.
با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم.
عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم.
با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم.
همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم باشیم.
همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم.
و با یادت زندگی میکنم که همانا با یادت زندگی برایم زیباست.
همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ،
از آغاز تا به امروز عاشقانه با تو مانده ام ای همسفر من در جاده های نفسگیر زندگی.
اگر در کنار من نباشی با یادت زندگی میکنم ،
آن لحظه نیز که در کنارمی با گرمی دستهایت و نگاه به آن چشمان زیباست زنده ام.
ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ،
عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است.
با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ، طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت.
و همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ، لحظه هایی سرشار از عشق و محبت.
با تو بودن را میخواهم نه برای فرداهای بی تو بودن.
با تو بودن را میخواهم برای فرداهای در کنار تو بودن.
با تو بودن را میخواهم برای فرداهای عاشقانه تر از امروز.
پس ای عزیز راه دورهرچه باشی خوب یا بد دوستت دارم
با من باش ، در کنارم باش و تا ابد همسفرم باش.
غزل آغاز شد شاید بدانی دوستت دارم
که حتی لااقل اینجا بخوانی دوستت دارم
ز دل بر خاستم تا در غزل باران احساسم
نپنداری که من تنها زبانی دوستت دارم
از اوج چشمهایت جرائت پرواز می گیرم
زمینی هستم اما آسمانی دوستت دارم
تو را جان می فشانم اگر هزاران بار جان گیرم
هزاران بار با هر جان فشانی دوستت دارم
قسم بر لحظه اعدام بر رگبار مژگانت
به آن زخمی که بر دل می فشانی دوستت دارم
زدی آتش به جانم با کلامی آتشین اما
بدان من با همه آتش بجانی دوستت دارم
درون آیینه با یک نگاه ساده می فهمی
که تنها آنقدر که دلستانی دوستت دارم
به عاشق ماندن و تنهایی و پژموردگی سوگند
که تو حتی اگر با نمانی دوستت دارم
غزل پایان گرفت و من در اینجاخوب می دانم
بدانی یا ندانی جاودانی دوستت دارم
چرا وقتی میخواستی تنهام بزاری اومدی به زندگیم
چرا داغونم کردی گذاشتی رفتی؟
چرا؟
چرا احساس و عشقمو له میکنی و میزاری میری؟
مگه چه گناهی کرده بودم؟
دیگه خسته شدم
خسته شدم از گریه
خسته شدم از انتظار
از امیدواهی از عشق از زندگی از نفسای بیهوده کشیدن بی تو
کاش مردن دست خود آدما بود
کاش میمردم ازاین زندگی لعنتی راحت میشدم
دیگه نمیتونم
نمیتونم ادامه بدم و فقط به یه چیز فکرمیکنم
به مردن به اینکه نباشمو راحت شم
یکی ازدوستای گلم گفت:خودکشی واسه آدمای ضعیفه
خب منم بی تو شکستم و ضعیف شدم!!!
پس بهتره نباشم
حداقل اگه نباشم خونوادم و دوستام اذیت نمیشن
بودنم که جز زجر و عذاب برام چیزی نداره
یکی دیگه ازدوستام گفت:ما تنهانیستیم و خدا رو داریم
ولی خداهم از دست من خسته شده
خداهم دیگه منو دوست نداره
پس بهتره دیگه نباشم........
وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان میشود.
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه میروید احساس غرور میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوریاش برایتان سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شادیاش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتیاش برایتان سنگینترین غم دنیا ست.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شیرینترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذراندهاید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالیاش دست به هرکاری بزنید.
وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.
وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بنبست میرسید، با صحبت کردن با او به آرامش میرسید.
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواستههای خود برای شادی او بگذرید.
وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت میدهید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختیها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان میشوند.
وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه مینگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان میشمارید.
وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بیمعناست.
وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.
به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟
.: Weblog Themes By Pichak :.
کوتاه شود